شیوا/شیما

ساخت وبلاگ

در میان باغ و در طرف چمن
بلبلی می گفت با جفتی سخن

ما زسرمای زمستان رسته ایم
دل به امید گلستان بسته ایم

در دهان بلبلک بود این سخن
باشکی امد ربودش در دهن

در دهان باش می گفت این سخن
عمر کوته بین و امید کهن

بیژن ترقی

 

نوشته شده توسط شاکی در سه شنبه یازدهم مهر ۱۳۹۶ ساعت 10:55 موضوع | لینک ثابت

شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : shivashimao بازدید : 124 تاريخ : شنبه 15 مهر 1396 ساعت: 8:21

مستیم درد منو دیگه دوا نمیکنهغم با من زاده شده منو رها نمیکنهشب که از راه میرسه غربتم باهاش میادتوی کوچه های شهر باز صدای پاش میادمن غمای کهنه مو ور میدارم که توی میخونها جا بذارممیبینم یکی میاد از میخونه زیر لب مستونه آواز میخونهمستیم درد منو دیگه دوا نمیکنهغم با من زاده شده منو رها نمیکنه منو رها نمیکنه منو نمیکنهگرمییه مستی ناب توی رگهای تنممیبینم دلم میخواد با یکی حرف بزنمکی میاد به حرفهای من شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : نمیکنهاردلان,سرفراز, نویسنده : shivashimao بازدید : 157 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 20:37

خبرت هست که دلتنگ نگاهت شده امبی قرار تو و چشمان خمارت شده ام خبرت هست دلم مست حضور تو شدهعاشق و شیفته ی زنگ صدایت شده ام خبرت هست که باران بهارم شده ایچون پرستوی مهاجر نگرانت شده ام خط به خط زنده گی ام پر شده از بودن توخبرت نیست و شادم که فدایت شده ام.   نوشته شده توسط شاکی در چهارشنبه بیست و نهم شهریور ۱۳۹۶ ساعت 7:58 موضوع | لینک ثابت شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : دلتنگ,نگاهت, نویسنده : shivashimao بازدید : 142 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 20:37

بیا دوباره آغاز کنیم، مسیری را که در میانه راهش بریده ایم.   بیا دوباره به آغاز راه برگردیم. این بار چشمهایمان را نمی بندیم، این بار برای رسیدن به مقصدی که در انتهای راه نبود، گامهایمان را تند نمی کنیم.   هستی من! این بار که راه بیفتیم، دستهای هم را می گیریم، قدمهایمان را یکی می کنیم، و از زیبایی های مسیر لذت می بریم: از رقص بیدهای مجنون در نوازش نسیم، از آوای آب در ستایش صبح، از بیقراری گنجشکها شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : دوباره, نویسنده : shivashimao بازدید : 106 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 20:37

بی تو ای روشنگر شبهای من بوسه می زد ناله بر لبهای من در بلور اشک من یاد تو بود در سکوت سینه فریاد تو بود مخمل سرخ شفق رنگ تو داشت پرده های ساز آهنگ تو داشت تو شادی گذشتمی، بخت سعید رفتمی تو این هیاهوی غریب، بهونه قشنگمی گفتی نگو دوست دارم، حرفتو باور ندارم اشتباه می کنی باز هم اشتباه می کنی باز هم دوسِت دارم من به خدا، قدر تمام قصه ها تو رو قسم به عشقمون، یه شب دیگه پیشم بمون چرا تو باور نداری حرف شیوا/شیما...
ما را در سایت شیوا/شیما دنبال می کنید

برچسب : ترانه,ماندگار, نویسنده : shivashimao بازدید : 122 تاريخ : شنبه 8 مهر 1396 ساعت: 20:37